بهاردلنشين وخوشبختي همقرين باد
صباح صباح

 

به تمامی ياران ، دوستان وهموطنان حلول سال نو ،  بهار پرطراوت ، نوروزبيادماندني وجاودانه ، روزعشق ودوستي به انسان وايام شادوپربرکت را که نشانه تجدید حیات طبیعت است ، تبریک و تهنیت عرض نموده و سال سرشار از برکت و معنویت به همه تان آرزودارم .

بها رآ مد  بها را نت  مبارک

گل  خنده  به  لبا نت  مبارک

شکوه هفت سين ورسم نوروز

نمو د خا نه و خا نت  مبارک .

آرزوميکنم وتمنادارم-  باران شوق بر زند گی ، کانون خانوادگي وامورروزمره شما  ببارد ، تا روح بزرگ تان را صفا دهد وگلهای عشق در دل پراميد تان تان جوانه زند ،  لبخند بر لبانتان نقش ببندد . بلي ! مانند لحظه ای که باغ وبوستان، در ترنم سرود وترانه شکوفا ن میشود، روزگارتان ، زندگي ولحظات عمر تان ، قلبها واميدهاوآرزوي هايتان و بهـار، نوروز، سال نو، روزنووخوشبختي وسعادت تان پر ازشکوفـه باد.  سال نو وفصل نو را، فرصتی نو برای تازه شدن نوو بازنگریستن نوو زیستن  نووهمدلي نوببنیم! برای همه تان دراین فرصت نو،  شوری نو ودرين رستن وجوانه زدن هاي نوبرای ساختن و بهتر زیستن،  آرزوموفقيت مينمايم.  امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده و مهربان و روشن بین باقی بمانید.

بهار آمد لبان  پرخنده  باشد

بهارو روز نو فرخنده  باشد

بتواين روزميمون وخجسته

که تا فصل ديگرپاينده باشد.

شاد کردن ديگران ، خدمت به انسان ، ياري وهمياري نمودن ، کمک ومعاونيت ، احترام به ديگران ، يکي ازخواسته هاي بهاروسال نوونوروزاست . مرد بزرگي می‏گوید: اگر دیگران را با زیباترین منش‏ها و صفات بخوانیم، چیزی ازارزش ما نمی‏کاهد، بلکه او را دلگرم ساخته‏ایم. يكي ازراه‌هاي انساني وانسان دوستي بحساب مي آيد. زماني‌كه ما مشكل فردي راحل كنيم درواقع آرامش و نشاط را به خود هديه مي‌دهيم ولذت خدمت به ديگران بيشترين نشاط را برما ايجاد خواهد كرد. هميشه بايد با چهره‌اي بشاش و خندان درجامعه حاضر شويم وبا شاد كردن ديگران، زيبايي ومهرباني را به خود هديه بدهيم. وباخنده ونشاط به پيشوازبهارويار، نوروزوروزنو،فصل نووزندگي نو،بالندگي وطراوت ،شکفتن ورستن، روئيدن وجوانه زدن برويم . پیام نوروز این است، دوست داشته باشید و زندگی کنید، زمان همیشه از ان شما نیست.

 

بهار آمد که گل هابازگرديد

صفاي زند گی آغاز گرديد

بهار آمد رسيد فصل ترانه 

سرود ونغمه ها آوازگرديد .

نوروز ، روز تازه و روز جديدى است - اول حمل روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. عطر نرگس، رقص باد،  نغمه شوق چلچله ها وبلبلان مست . نويد دهنده زندگي ورستاخيزدوباره است. بابهارزمین نفسی دوباره می كشد، شاخه ها پرازجوانه ميشود و گل ها لبخند می زند و پرستوها ازسفرباز می گردند تا بهاررامعنا وسال نوراچشن بگيرند.

بهارو روز نو ازراه رسيده

گل لا له به صحرا قد کشيده

نگر در وادي هاي  بيکرانه

شکوفه کرده شاخه هاخميده.

خجسته آئين نوروزي و سال نو، قرنها است که در آغازين روزهاي بهار، همراه با شکوفايي ، سرسبزي و طراوت طبيعت، با قامتي استوار ، چهره مي نمايد و در قلب مردم ما نور اميد و شادماني مي دهد . نوروز و بهار اين دو عنصر همزاد، يکتاپرستي، ، آزادگي، دانش دوستي،نوخواهي و نوانديشي را صلا مي زنند، سرزندگي را فرياد مي کنند، افسردگي را مي زدايند، دوستي ها را تجديد و تحکيم مي کنند، از ظلمت شب مي کاهند، بر روز و روشنايي مي افزايند، شکوفه به ارمغان مي آورند، نسيم زندگي را در زواياي جان ها جاي مي دهند. به ديدگان برق مهر و محبت مي نشانند و به جان ها صفا و يکرنگي مي بخشند.

سرودونغمه هاي جويباران

طراوتهاي خوش کوهساران

بهم يکجاشده درروزنوروز

دل انگيزميشود دنيا دوچندان.

بهارآمد باز گرمای ملایم و فرحبخش روز های آفتابی بهار در باغ و بوستان و کشتزار ها به سبزه و گلها و درختان بشارت میدهد تا از خواب سنگین زمستان بیدار شوند و روح تازه بخود گیرند و آنگاه این نوای جانبخش راپاس بدارند ـ و باز نسیم گوارا گیسوان مشک بوی بته های گلاب را با آهنگ موزون تکان میدهد تا با لاله هاي تازه قد کشيده وبا نرگس هاي نوشکفته و ریحان هاي نوروئيده و گل های دشتی همزمان جوانه زنند و ترانه عشق را به گوش عشاق برسانند و آنگاه در چمنها و دشت و دامان فرش رنگارنگ گسترانيده وطوفان برپا کنند ـ بااين طراوتهاي هستي سازچلچله ها غوغا سردهند.


طبعيت از بهاران  کا م گيرد

گل و بلبل از آن الها م گيرد

هرآن قلب که غم دارد خدايا

زدرد و رنجها ها فرجام گیرد.

بهار، سال نو، نوروزوسعادت وخوشبختي امد، آرام آرام بالطافت وصداقت وصميميت ، با دامنی پر از شکوفه از لابلای جنگل هاي وحشی و ازشاخه هاي پرازنسترن ومرسل  ، ميدانيم بهار فصل درنگ عاطفه در کوچه باغهاست. و باز هوای شاداب به عشرتگاه باغ و لاله زار ها راه میگشاید و گلهای سرخ و زرد و نیلوفری را که در سبزه زار ها می رویند نوازش میدهد و آنگاه چمن زاران را به نظاره می نشیند .

تمام  زند گي  ات سبز و آباد

چونوروزروزهايت خرم وشاد

همي خواهم به پاس روزنوروز

غمها ورنج تو درمسيري با د .

آفتاب حيات بخش و جهانتاب بازهم گرم بر زمین می تابد تا جوانه ای سر از خاك بیرون كند و زندگی تازه ای تجربه كند.  زمین آب را از آسمان در رگهای وجودش جریان می دهد و آفتاب را برای تمام لحظات زندگی به استمداد می خواهد. بلي ! هموطن گرامي -  بهار زندگی تان بی انتها باد سال که گذشت با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ صفحه دیگري از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سال نوشد وزندگي تان نوونوترباد ،  روزهایتان بهاری و عمرتان جاودانه باد. 

عزيزان سال نوفرخنده باشد

چراغ عمر تان تا بنده باشد

بتو خواهم بهرجای که استی

دلت شاد و لبت پُرخنده باشد.

كمتر كسي پيدا مي‌شود كه صداي پاهاي بهاروزيبايي‌هاي را به گوش جان نشنود و به حركت بي‌وقفه هستي كه خود را با شوري بيشترازسال‌هاي پيش احياء مي‌كنند خيره نگردد. درآغاز زايش و تكامل يافتن زيبايي‌ها اگر خوب گوش فرا دهيم ، شوري وصف ‌ناپذير به گوش هاي ما مي‌رسد، گويي همه چيزهايي كه ما مي‌بينيم و هرآنچه كه ازما ناپيدا مي‌ماند در گردش دايره‌واري قرار گرفته‌اند ودست سازنده هستي با هنرمندي درحال ساختن دوباره آنها مي‌باشد.

بهار بيش ازآنكه وقتي براي عيش وعشرتي زود گذرباشد ، برعكس، زمان برخود سخت گرفتن وفرصت راغنيمت شمردن است،‌چرا كه هيچ تضميني نيست كه سالي ديگرووقتي ديگر براي دوباره شروع كردن وجود داشته باشد و بسياري ازفرصت‌‌ها تنها يك ‌باربه دست مي‌آيند.

زمين وباغ گرديده گل افروز

نواها ميرسد از باغ امروز

نوازش ميکند دشت ودمن را

سرود گرم بارانهاي نوروز.

كسي‏كه بتواند زيباترين زمزمه زندگي رادربهارعاشقانه درطراوتهاي فصلي بخواند، مي‏تواند حديث زندگي رابا احساسي سوزان‏ترازخورشيد،‌درتاروپود هستي عاشقانه بسرايد. پس، عشق را درفصل بهارودرموسم روئيدنها وشکفتنها باروركرده وكينه ونفرت ازديگران رابه دورريخته و با رواني پاك و سالم به‏دنبال كاميابي وموفقيت باشيم. به‏طوريقين، كساني‏كه درانسانيت ذوب مي‏شوند، هرگز بدي و زشتي را درزندگي نمي‏بينند وهرچه که مي‏بينند، زيباييها، جوانه زدنها ،روئيدنها وشکفتنها است.

رسيد نوروزد لم ياد وطن کرد

هوای گلشن وباغ و چمن کرد

ولی اين بازی های چرخ گردون

هزاران هموطن رابی وطن کرد .

انساني كه مزه شکستن ،زر د شدن درهم ريختن ونابودشدن فصل پاييززندگي راچشيده باشد ودنيا را از زاويه سبزشدن ،رستن ،برخواستن ، شکفتن وجوانه زدن نگريسته وبا عشق خستگي ناپذيروبانيروي ايمان به صداقت، صفاوصميميت ،عمررابه پايان ميبرد.  تصويري كه اوازبهار ميبيبند ،‌هفت وادي سبزي است كه عشق ياردرآن موج مي‏زند و براي خشنودي ورضايت معنوي هدف مقدسش ، آماده مي‏شود تا هرلحظه به استقبال سخت‏ترين مهلكه‏هاي زندگي رفته وتا دردامان بي تبعيض بهاربه بقا برسد.

مبارک باد برتواي و طندار

صفاي سال نو وفصل بهار

ببينم مثل عيد وروزنوروز

لبت را خنده بکشايد بتکرار.

نورفروزنده خورشید در دره ها، دشت ودامان ووادی ها بارديگربشارت بهار و جوانه زدن شاخه های پر نقش و نگارراميدهدوپرندگان را به نغمه سرایی می طلبد و پروانه ها را به پذیرایی عطر شکوفه ها دعوت می نماید تا سختی های زمستان را به فراموشی بسپارند وبهار نورابا دیدار دو باره با فصل باران تجلیل کنند.

عزيزان سال نو با دا شيرين باد

خوشي وگرمجوشي ها قرين باد

صباح خواهد ببيند شاد ومسرور

سعا د ت با شماها همنشين  باد .

بهار  فصلی زیباي ،هنگامه ی رویش سبزه‌ها ست. بهار يعني، آغازي دوباره بر پايان شيرين سختي ها، يعني اميدواري به شكفتن مجدد، يعني رستاخيز طبيعت، يعني حيات بعد از ممات و يعني اشتياق وصف ناپذير زندگي. بهار پدیدۀ زیبایی است که باید زندگي کردن وزنده بودن وخوشبخت شدن را در آن جستجو کرد.  نسيم دل انگيز بهاري پيام طراوت و شادابي، اميد و زندگي را به گوش همگان مي رساند.  بهار با خود پيام دارد، پيام زندگی، پيام دوباره زيستن و پيام دوباره نگريستن

 

اگرميشد ، با بهارونوروز- قلبها ، تفکرها ، انديشه ها وباورهاي مانرا صيقل ميداديم.

 

بزرگ مردي ميفرمايد: مهرباني را وقتي آموختم که کود کي آسمان نقاشي اش را سياه ميکشيد تا پدر کارگرش زير آفتاب نسوزد.

کاش فصل بهاروسعت ميگرفت

شمع با پروانه  الفت مي گرفت

اي خدايا شاد زيستن - خنده ها

ميديديم ازگريه سبقت مي گرفت.

نويسنده يي ميگويد: ( ... نوروز واقعي زماني است كه، دوستي ويگرنگي بر دل‏ها حاكم و بر حالات و رفتار انسان‏ها متجلي شود،‌وگرنه تفاوتي ميان ايام سال وجود نخواهد داشت...)  نوروز رستاخيز است رستاخيزطبعيت، جوانه ها ، شکفتن وبارورشدن وآغازنووزندگي نو. نوروززماني تجلي  واقعي ميابد كه، دل‏ها شكوفه كنند،  آسمان دل‏ها صاف و آفتابي شود،  دل‏ها باز شده از دلتنگي خلاصي يابند، دل‏ها پاك و مطهر شوند، بذراحترام به انسان وهمگامي وهمياري در دل‏ها سبز شود، گل نسترن و شقايق در دل‏ها برويد،دل‏ها از هجوم کوله بارکينه ونفرت رهايي يابند، دل‏ها ازوسعت اندوه زندگي كه پهنايش به اندازه يك دنيا است، نجات پيدا كنند؛ هيچ دلي تنها نباشد.

سلا م گرم من با د ا نثا رت

مبارک روزنو،فصل بهارت

اميد وارم بهارآرد دوچندان

قناري خوشبختي ها برايت.

شکسپیر : اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید اشک بریزی لذت دیدن ستاره ها را از دست میدهی .  آنگاه که غرور کسي را ميشکناني، آنگاه که کاخ آرزوهاي کسي را ويران مي کني، آنگاه که شمع اميد کسي را خاموش مي کني، آنگاه که بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه که حتي گوشت را مي بندي تاصداي خورد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه که خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري ، ميخواهم بدانم،دستانت را بسوي کدام آسمان دراز مي کني تا براي خوشبختي خودت دعا کني؟. بسوي کدام قبله نماز مي گزاري که ديگران نگزارده اند.
شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا مي تواني زيبا  برقص. اگرانسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به يکديگر نامحدود می شود. مثل درخت باشيد که در تهاجم پاييز هر چه بدهد، روح زندگي را براي خويش نگه مي دارد. آنگاه که ... ضربه هاي تيشه زندگي را بر ريشه آرزوهايت حس مي کني؛ به خاطر بياور که... زيبايي شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است. می دانستي اشک گاهي از لبخند با ارزش تراست؟ چون لبخند را به هر کسي مي تواني هديه کني اما اشک را فقط براي کسي مي ريزيد که نمي خواهي از دستش بدهيد.

بهارآمد جهان  زير وزبرشد

گل و بلبل بهم آشفته  تر شد

نگرنوروز چه  زيبا ميسرايد:

برابربا ديگرشمس والقمرشد.

رسيدن نوروز باستاني همراه با روئيدن جوانه ها و درختان و نو شدن وشکفتن را تبريک و تهنيت ميگويم . دلهامان را نزديک ، دستهايمان را به همديگر بدهيم و در مسيرهمياري وهمدلي - مردانه گام برداريم وبراي خوشبختي انسانهاي رنجديده وطن بي باکانه بکوشيم ورسالت ومسووليت هدفمندي مانرا به اثبات برسانيم.

بهارآمد که د ل ها شاد گردد

زقيد رنج  وغم  آزاد  گرد د

دعا کنيم همه در روزنوروز

وطن باري د يگر آبا د گردد .

خدمت صادقانه وهدفمند؛  يكي ازراه‌هاي انساني وانسان دوستي بحساب مي آيد. زماني‌كه ما مشكل فردي راحل كنيم درواقع آرامش و نشاط را به خود هديه مي‌دهيم ولذت خدمت به ديگران بيشترين نشاط را برما ايجاد خواهد كرد. هميشه بايد با چهره‌اي بشاش و خندان درجامعه حاضر شويم وبا شاد كردن ديگران، زيبايي ومهرباني را به خود هديه بدهيم. وباخنده ونشاط به پيشوازبهار، نوروزوروزنو،فصل نووزندگي نو،بالندگي وطراوت ،شکفتن ورستن، روئيدن وجوانه زدن برويم .

بغيرازتوزکس نخوانده است دل

وطندارم بيا د ت مانده است دل

بهار، قلبم نمود - خا نه  تکاني

بجزازتوهمه را تکانده است دل 

به‏طوريقين، كساني‏كه درانسانيت ذوب مي‏شوند، هرگز بدي و زشتي را درزندگي نمي‏بينند وهرچه که مي‏بينند، زيباييها، جوانه زدنها ،روئيدنها وشکفتنها است.

قول معروفي است که ميگويند: کینه از دیگران گرفتن بی منطقي وکینه در دیگران ایجاد کردن دیوانگی ومحبت به دیگران مایه سربلندی است.
زندگی تفسیر سه کلمه است:  خندیدن،   بخشیدن و  فراموش کردن . پس تا میتوانید بخنديد ،ببخشيد و فراموش کنيد.

دعا کنم خوشي زود تربيايد

به شهري آرزوها يت بپا يد

بهاروروزنو،نوروزبا ستان

قناري خوشيها  آرد  برايد.

ميگويند: هيچ درختي دلش براي برگهاي زرد پارسال تنگ نمي شود، مگر اينكه قدرت جوانه زدن را از او گرفته باشند!

عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برايت تکرار کند و تو از او رسم محبت بياموزی عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه گذاشتن سدی در برابر روديست که از چشمانت جاری است، عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترين حالت شکسته است. عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترين احساس زندگی است، عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه يخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست.

بهارو فصل نو و نو بهاران

صداي چلچله وبرگ وباران

نوازش ميدهد هرخسته ي را

غريوبلبلان ازباغ و بوستان.

دانشمندي ميفرمايد: سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمی گردند: زمان، کلمات و موقعیت ها. سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا ها ، موفقیت و شانس . سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان .

بهاران با طبعيت خنده  کرده

خدا لطف بي حد ارزنده کرده

بيا با هم رويم  دامان  صحرا

لطافت د شتها را زنده کرده .

شریعتی ميگويد: به سه چیز تکیه نکن،غرور، دروغ وعشق . آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد. من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق وعلاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند.  غرور هديه شيطان و عشق هديه خداوند است و ما همواره هديه شيطان را به هم هديه مي دهيم هديه خدا را از هم دريغ مي کنيم.

بهاران رنج وغم هارا بشويد

جوانه هاي خوشبختي برويد

بگوش مظلومان سردوساکت

پيا مي لطف خدا  را  بگو يد .

گفته اند: كسي‏كه بتواند زيباترين شعر زندگيش را عاشقانه دربهاردر گوش آفتاب بخواند، مي‏تواند حديث زندگي را با احساسي سوزان‏تر ازخورشيد،‌در دلِ دريايي بسرايد.  پس، عشق را در خود بارور كرده، كينه و نفرت از ديگران را به دور ريخته و با روان پاك و سالم به‏دنبال كاميابي و موفقيت باشيم.

به‏طور يقين، كساني‏كه در عشق ذوب مي‏شوند، هرگز بدي و زشتي را در زندگي نمي‏بينند و هرچه که مي‏بينند، زيبايي و كمال است. زيباترين شعري كه تنها براي انسان سروده شود و تمنا و وسوسه دنيا درآن حضور نداشته باشد؛ يعني شعر زندگي‏اي كه رنگِ فقر را داشته و متعلق به خود نباشد. خوشبختي ما در سه جمله است ، تجربه از ديروز، استفاده از امروز، اميد به فردا ، ولي ما با سه جمله ديگر زندگي‌مان را تباه مي‌کنيم-  حسرت ديروز، اتلاف امروز، ترس از فردا.

نوت: بعضي جملات وکلمات ازسخنان انديشمندان وازاس ام اس هاي بهاري انتخاب شده است.

 

بهار وسال  نو چه  د لنشين  شد

گل وبلبل به بوستان همنشين شد

رويم  فصل بهار و روز نو روز

وطن يکسرچوفردوسي برين شد.

 

 


March 20th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي